بعضی اوقات پستی به جایی میرسه که میکشی فقط ، میکشی تا بمونی !!! میگیری میزنی ولی باید بگیری که دستان خالی همیشه پیروزند بر گلوله و اینو بزنی تو کنج اتاقت و بشینی ببینی چهجور جهنمی تو دنیا واست مهیا میشه ..... خواهیم دید این اشکها چجوری حکم ذغال واست بازی میکننن آقای ..... !!! خدایا فقط تورو داریم
در دو راهی زندگی ! اسارت و آزادی ... اسارت را میپذیرم . آزادی در اسارت ، اسارت در آزادی !، دیگر نیاز به شستن چشمهایمان نیست ، همینگونه بپذیریم که مینگریم .... ما برده ایم . آشنایی در وجودیست به آزادی پرواز . ما انسانیم ، محکوم به نبودن در بودنها !، محکوم به انتظار ! هورمون ... چه خیالیست آزادی ! تا ابد برای تجدید این حیات .... من - تو محکومیم . آری محکومیم به تلاش و اسارت در خواستگاه آزادی و رسیدن به تجدییدی طبیعی که طبیعت با بازی زیرکانهٔ خود آن را عشق نامید .