-
داستان کوتاه " روح از بدن سلاخی شده "
یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1396 05:08
یکی از داستان هایی که مدت ها پیش نوشتم ، ولی حال و حواش هنوز تو وجودم موج می زنه ... امیدوارم از این داستان لذت ببرین . پینوشت : اسم این داستان اول حرام زاده بود که بنا به دلایلی تغییرش دادم . Download
-
خانه دوست
یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 23:41
خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار آسمان مکثی کرد رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شبها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد پس به سمت گل تنهایی می پیچی...
-
داستان کوتاه ساز
یکشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1392 23:05
این داستان ، اولین داستان منتشر شده ی من هستش که در مسابقهٔ داستان نویسی صادق هدایت جزء ۳۰ داستان برگزیده قرار گرفت که این یه موفقیت بزرگی برای کار اولم محسوب می‌شه . امیدوارم از این داستان لذت ببرید . دانلود داستان کوتاه ساز Download جزء برگزیدگان 11 جشنواره ی داستان نویسی صادق هدایت مقدمه داستان در ادامه مطلب به...
-
عکس ، بدون کلمه ، اما ... کلی حرف ( سری 1 )
شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1392 23:22
( NO Words ( 1 . . . برای دیدن ما بقی عکس ها به ادامه مطلب رجوع کنید
-
ترا من چشم در راهم
شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1392 23:02
ترا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم، ترا من چشم در راهم. شباهنگام، در آندم که بر جا مرده ماران خفتگانند، در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم، ترا من چشم در راهم . ( نیما یوشیج )
-
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1391 21:00
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیره غمت را دل عشاق نشانه . . . شعر کامل در ادامه مطلب تصنیف تمنای وصال با صدای عبدالحسین مختاباد Download password: www.didarweb.ir تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو...
-
Group HUG
دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 17:55
-
تورا برای من آفرید ...
یکشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1391 02:08
خداوند روز اول آفتاب را آفرید٬ روز دوم دریا٬ روز سوم صدا را٬ روز چهارم رنگها را٬ روز پنجم حیوانات٬ روز ششم انسانها٬ و... روز هفتم خداوند اندیشید دیگر چه چیزی را نیافریده است و... (سپس او) تورا برای من آفرید.
-
شب را دوست دارم
شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1391 17:00
شب را دوست دارم ... چرا که در تاریکی ، چهره ها مشخص نیست ! و هر لحظه این امید ، در درونم ریشه می زند ... که آمده ای ... ولی من ... ندیده ام !
-
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست می دارم
شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1391 16:54
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به خاطر عطر نان گرم برای برفی که اب می شود دوست می دارم تو را برای دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت لبخندی که مهو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می...
-
be Happy :3
شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1391 16:49
-
مشقِ خاطرات من
شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1391 02:42
در انتهای سالنی در اپرا گارنیه . میان موجی از بالرین‌ها ، صدای موحشی مرا فراخواند . فرصتی بود برای اجرای آن چرا که سالها با دستانم مینواختم . آرام دستانی ترک خورده را در کت زرشکی ام پنهان کردم . با قدم‌هایی کوتاه ، گاهی گام‌هایی بلند – متوشش - راهروی منتهی به سالن اصلی را طی می‌کردم. ساز را در گوشه ای نهادم ....
-
Ups & Downs
سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1391 04:14
-
(..... [][][][][][][][][][] .....)
جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 01:52
آسمان ناگهان در هم پیچید . داد و فغان مردم از کوچه شنیده میشد . همه چیز حال و هوای خاصی پیدا کرده بود . با پای برهنه تا انتهای حیات دویدم ، دست و پاهایم را گم کرده بودم . دستم به زنجیر قفل در چسبیده بود . مادرم جیغ می‌کشید . مناره یِ مسجد پیش چشمانم تسلیم خاک میشد . انگار قیامت آماده باشد . هوا قرمز بود . صدای...
-
« درد »
چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 04:49
پسری پول های مچاله شدش رو اروم گذاشت جلوی فروشنده و گفت برای روز پدر یک کمربند می خوام فروشنده:چه جنسی باشه؟ پسر کوچولو : ................... فرقی نمیکنه فقط دردش کم باشه Your words have power USE them wisely
-
برابری !!!!!!!!
شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 19:10
همه با هم برابرند ، فقط بعضی‌‌ها برابرترند
-
^^^ خدایا فقط تورو داریم ^^^
چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 01:01
بعضی اوقات پستی به جایی میرسه که می‌کشی فقط ، می‌کشی تا بمونی !!! میگیری میزنی ولی باید بگیری که دستان خالی همیشه پیروزند بر گلوله و اینو بزنی تو کنج اتاقت و بشینی ببینی چه‌جور جهنمی تو دنیا واست مهیا می‌شه ..... خواهیم دید این اشک‌ها چجوری حکم ذغال واست بازی میکننن آقای ..... !!! خدایا فقط تورو داریم
-
* Let it touch our soul *
پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1391 01:36
You hate your life , while some people dream of having ....... your life * Let it touch our soul * don't be prideful on what you have..it will not last forever When you get a little, you want more, when you get more, you desire even more, but when you lose it, you realize LITTLE was enough Always,always,always be...
-
اسارت در آزادی !!!
یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 03:50
در دو راهی زندگی ! اسارت و آزادی ... اسارت را می‌پذیرم . آزادی در اسارت ، اسارت در آزادی !، دیگر نیاز به شستن چشمهایمان نیست ، همینگونه بپذیریم که مینگریم .... ما برده ایم . آشنایی در وجودیست به آزادی پرواز . ما انسانیم ، محکوم به نبودن در بودن‌ها !، محکوم به انتظار ! هورمون ... چه خیالیست آزادی ! تا ابد برای تجدید...
-
My Photography
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 05:12
My photos collection ( آرشیو عکس های من ) Click here
-
~# سوز #~
شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 04:36
ساز در دستانم می‌لرزید ! با بخاری غم آلود اشک می‌ریخت .... تار‌های ساز از وجودِ بی وجودم به ستوه آمده بودند ، با ارتعاشی سرد زیر انگشتانی گرم ، تار خود را به دیوانگی زد . دیوانگی او موسیقی هستی را ستایش کرد و مردمانی با چهره‌های متفاوت از آنچه بودند کف میزدند و اینجا بود دیوانگی ، موسیقی را از سوزِ سازی به وجود سرد...
-
( I )
چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 00:33
I just want to be perfect ( Black swan )
-
زندگی :(
سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1391 03:27
زندگی تلخ ترین خواب من است خسته ام! خسته از این خواب بلند...
-
::: هفت 7 :::
یکشنبه 4 تیر‌ماه سال 1391 04:48
فقط ۷ روز دیگه مونده !!!! ۷ روز دیگه شاید وقت خدافظی با یک تعصب یا یک غرور ..... نمیدونم می‌خوام چجوری با دوستام ، فامیلم و .... برخورد کنم ، دنیای من دنیایی جدا از اوناست ، ۷ روز دیگه این‌موقع دارم شبای ایران رو از بالا تو هواپیما نگاه می‌کنم ! تو فرودگاه Heathrow ساله پیش که اشک شوق تو چشمم جمع شده بود ولی حالا چی...
-
O.o
شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1391 03:42
بهترین راه برای جلوگیری از اینکه دیگران شما را ترک کنند این است که شما آنها را ترک کنید !!
-
Amélie :)
جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 01:30
در سوم سپتامبر 1973، در ساعت شش و بیست و هشت دقیقه و سی و دو ثانیه بعد از ظهر، مگسی با قدرت پرواز 14670 بال در دقیقه، در خیابان رو سنت وینسنت در مونتمارتره به زمین نشست. در همان لحظه باد، دو لیوان روی رومیزی یک میز در تراس یک رستوران در همان نزدیکی را به طور شگفت انگیزی، بدون اینکه کسی متوجه شود، به رقص درآورد. در...
-
^ Come Out ^
پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 19:03
خیانت یا حماقت ؟؟؟؟؟؟
-
Square Heads
پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 18:44
!!! No comment
-
? who are these peoples
پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 03:07
Cover the face and fuck the base ( ظاهر ُ بیخیال ، ببین باطن چی می گه ؟؟؟ ) I feel a bit upset nowadays ppl around are filled with problems ppl dislikes each other just because of looks, starring and also due to knowledge an stuffs I understand some of us want to like show or don't want to share ? but come on la, you...
-
'''' Teardrops in your eyes ''''
پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 02:00
Is it real Is it right What I see now in your eyes Will you smile Will you cry Teardrops in your eyes Are you strong Are you weak Can you give me what I seek Give me laughter Make me cry Teardrops in your eyes Are you strong Are you weak Can you give me what I seek Give me laughter Make me cry Teardrops in your eyes