درباره من
من کناری ، گوشه ای منتظر ، در حال و هوای جنگی غریب - ولی زود هنگام - از سر تعصب به پناهگاهی به نام موسیقی پناه بردم . زیر سقفی پر از درد - در آشیانی غریب - فارغ از دوستی هایی پر از ملامت ، یک فرشته در عین مهربانی مرا به سوی خود جلب نمود . من ، او از یک وطن و تعصب ، اشتراکی زادگاهی داشتیم . من ، او کنار هم زیر آشیانی منتظر، در سایبانی بسوی آزادی ، موسیقی ِ غم را برای مردمانی با چهره هایی متفاوت از آنچه بودند ، می‌‌نواختیم . او ساز را نوازش می کرد . موسیقی به قدرت او حس آزادی در من می دمید ، مرا از رشته های زندگی می رمید .
ادامه...
پیوندها
برگهها
جدیدترین یادداشتها
همه- داستان کوتاه " روح از بدن سلاخی شده "
- خانه دوست
- داستان کوتاه ساز
- عکس ، بدون کلمه ، اما ... کلی حرف ( سری 1 )
- ترا من چشم در راهم
- مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
- Group HUG
- تورا برای من آفرید ...
- شب را دوست دارم
- تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست می دارم
- be Happy :3
- مشقِ خاطرات من
- Ups & Downs
- (..... [][][][][][][][][][] .....)
- « درد »
نویسندگان
- حسام 47
بایگانی
- مرداد 1396 1
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 5
- شهریور 1391 3
- مرداد 1391 3
- تیر 1391 7
- خرداد 1391 22
- دی 1389 1
آمار : 45368 بازدید
Powered by Blogsky
خیلی پر محتوا بود تبادل لینک می کنی؟
چشم حتما